«محمدعلی»ها سید علی زمانه را تنها نمیگذارند
به گزارش نوید شاهد زنجان، همان روز که با ظاهر و سن کوچک اما دستان پرقدرت و نگاه پاک و معصومانهاش عکس پدرش را بالای سرش گرفته بود و پیکر پدرش را به سمت جایگاه ابدی و همجواری با فرماندهان شهیدش بدرقه می کرد، گوشه ذهنم مثل یک نور می درخشید. کوچک بود اما چه زود مرد شده بود. آن هم مرد خانه ای که حالا پدرش شهید و ناظر آنها بود و او امید و تکیه گاهی جای پدر. بله محمدعلی فرزند شهید «اکبر عزیزی» که جز خودش خواهری به نام سلماء دارد 6 سال بیشتر نداشت که در این دفاع مقدس 12 روزه، پدر فداکار و دوست داشتنی خود را تقدیم نظام و انقلاب کرد. در مراسم تشییع که در میان آشنایان او قدم بر می دارم همه می گویند اکبر پدری نمونه برای آنها بوده و همیشه تا حد توانش حمایتشان کرده و مهری پدری را نثارشان کرده بود.
با جمعیت پیش تر می روم متوجه می شوم تا چه اندازه این پدر شجاع عاشق رهبر بوده و بارها گفته من به نوبه خودم اجازه نمی دهم آب در دل سید علی زمان تکان بخورد. حالا بچه هایش هم می دانند که پدر دلدادگی اش تا چه حد بود و حرف و عملش به یک اندازه او را به هدف شهادت رسانده است.
محمدعلی با همه کودکی اش انگار طوری بزرگ شده است که در کنار شیطنت های کودکی که بند دل مادر را حفظ کرده است حالا باید بزرگی کند. خواهرش سلماء آنچنان مراقب اوست که انگار می داند الان وقت آن است که باید به خاطر مادرش فداکاری کند و طوری وانمود کند که مادر بعد نبود پدر دلش به تربیت و بزرگ شدن فرزندانش گرم باشد تا باز هم سید علی زمان تنها نماند.
سلماء 9 ساله است، چهرهای معصوم و پر حرف دارد. آنقدر به پدر وابسته بوده که تنها پدر از راز دلش باخبر می شده و خواسته هایش را برطرف می کرده است. چقدر سخت است برای کودکی چون سلماء که اکنون پدر در کنارش نباشد. اما او هم همچون برادرش بزرگتر از حد تصور ما رفتار میکند.
بعد از این مراسم ها و روزهایی که این خانواده های داغ دیده و مقتدر گذرانده اند نوبت آن رسیده تا کودکانی که از لحاظ سنی نزدیک به سلماء و محمدعلی هستند برایشان جشن بزرگداشتی با عنوان «فرزندان قهرمان» بگیرند. مراسم در کتابخانه تخصصی کودک هدهد سفید در نظر گرفته شده است. دلم میخواهد همه فرزندان شهدای اخیر را از نزدیک ببینم و با آنها صحبت کنم اما همه آنها در یک زمان وارد برنامه نمی شوند که متوجه حضور تک تکشان باشم با این همه سعی میکنم بیشترشان را ببینم.
چشمم روی محمدعلی گره میخورد عکس پدر را همچون چیز ارزشمندی در بغل گرفته و با آن در کنار خواهر و مادرش پیش میآید. چقدر احساس نزدیکی با او دارم دلم می خواهد بغلش کنم و با بوسه ای بر پیشانی اش از او بخواهم برای شهادت من هم دعا کند، شاید حالا که این قدر با عظمت و قدرتمند شده دعایش بی برو برگرد اجابت شود.
در صف اول کنار سایر کودکان در مراسم جای میگیرند، سایر فرزندان شهدا هم پس از لحظاتی به آنها می پیوندند و در یک آن حس میکنم لشکر امام زمان (عج) چه زیبا چینش خواهند شد و چه سعادتی بالاتر از اینکه همه ما برای حضور آقا صاحب الزمان(عج) در کنار مقام معظم رهبری آماده شویم. وقتی مجری شعارهای مرگ بر اسرائیل را سر می دهد، طنین صدای کودکان چنان در هوا موج می زند که دلت می خواهد بارها این صدای قدرتمند را بشنوی.
بعد از حضور فرزندان شهدای اقتدار و قهرمان استان زنجان در جمع سایر کودکان، گویی قدرت و انرژی شگرفی در میانشان شعله کشیده است در کنار هم جمع تر می شوند و انگار دلشان میخواهد دور سر فرزندان این شهدا بگردند و با هم و یک دل به آنها بگویند اگر حالا پدرتان در کنارتان نیست دلتنگی نکنیدها ما که تنهایتان نمی گذاریم، ما که لحظه لحظه آرامش این سرزمین را بدون یادآوی دلاوری پدرانتان فراموش نمیکنیم.
حقیقتا که پاکی جسم و روح را باید از کودکان بیاموزیم از همان کودک قهرمان شش ماهه دشت کربلا تا همین کودکانی که یک شبه بزرگ می شوند و ملکوتی شدن پدران و خانواده هایشان آنها را به قهرمانان واقعی این کهن سرزمین افتخارآفرین تبدیل می کند.
محمدعلی کوچک است اما با همان قلب کودکانه خود قرار است برای خانواده پدری کند. کودکی که احترام، عشق، محبت، ایمان و فداکاری را از پدرش آموخته و حالا زیر نگاه پر مهر حضرت مهدی(عج) و دعای خیر مقام معظم رهبری بزرگ خواهد شد و دعای خیر پدر قهرمانش ان شاء الله عاقبت به خیرش می کند.
طنین مرگ بر اسرائیل و مرگ بر آمریکا بار دیگر در بین کودکان شعله میکشد. این صدا آنقدر به دل می نشیند که حس میکنی فریاد لبیک یا حسین(ع) در تمام جهان سایه گسترده شده است.
حالا نوبت آن رسیده که کودکان با اهداء هدایایشان از این قهرمانان کوچک تقدیر کنند. چقدر در بین کودکانی که گرد این فرزندان نشستهاند می شود غروری توأم با شادی دید. آنها به خود می بالند که در کنار این فرزندان قهرمان هستند و می توانند در این روزها مرهمی بر قلبشان باشند. از این پس دختران و پسران این سرزمین دوست و یاور این کودکان خواهند بود تا دشمن بداند ما اهل کوفه نیستیم علی تنها بماند....