«صدای انفجار بلند شد و من در حالی که نیمخیز بودم احساس کردم مایعی از پشتم به سمت پاهایم در حال جریان است. ترکش به پشتم اصابت کرده بود. کمی بر روی زمین دراز کشیدم و اَشهد خود را خواندم ...» آنچه میخوانید بخشی از خاطرات رزمندگان قزوین است که تقدیم حضورتان میشود.
کد خبر: ۵۷۹۸۰۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۸/۲۱
کلیپ/ خاطرات شفاهی
مادر شهید «مسعود باقریان» بیان میکند: روز تولد پسرم گل و شیرینی بر سر مزارش میبرم و شهادتش را تبریک میگویم.
کد خبر: ۵۷۹۷۹۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۸/۲۲
خاطرات شفاهی شهید « سید حسن سرور»
مادر شهید « سید حسن سرور» بیان میکند: یک ماه به پایان خدمت پسرم مانده بود که به آرزویی که داشت رسید و شهید شد.
کد خبر: ۵۷۹۷۸۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۸/۲۱
برگی از خاطرات؛
«علی، علیرغم آنکه در راه دفاع از نظام، لباس مقدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را بر تن کرده بود، هیچگاه احترام و احوالپرسی از دوستان و آشنایان را دریغ نداشت و در تمام شرایط تواضع خاصی در ارتباطگیری با دوستان داشت ...» ادامه این خاطره از شهید «علی میوهچین» را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۷۹۷۸۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۸/۲۱
زندگینامه شهید «علی مروت سگوند»
شهید «علی مروت سگوند» به واسطه شرکت کردن در عملیاتهای مختلف بارها زخمی شد و هر بار که به مرخصی میآمد، قبل از اینکه زخمهایش بهبود یابد با همان تن زخمی مجدد به جبهه میرفت و در عملیات شرکت میکرد.
کد خبر: ۵۷۹۷۶۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۸/۲۱
قبل از عمليات فتح المبين و هنگامي كه به چهرهی برادری نگاه میكردی شوق و روحيه شهادت طلبی در چهره او پيدا بود. قبل از عمليات معلوم بود كه اكثر بچهها میخواهند به مهمانی خدا بروند و دعاهايی و نمازهايی كه اين برادران به جا مي آوردند انسان دلش ميخواست در كنار اين برادران بنشيند...» در ادامه خبر خاطرات این شهید والامقام بخوانید.
کد خبر: ۵۷۹۷۵۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۸/۲۱
«معمولا تابستانها گاهی به اتفاق هم به شغل آزاد و دستفروشی مشغول میشدیم و از درآمد آن، امکانات آموزشی تهیه کرده و با هم آزمایشهای مختلف علمی انجام میدادیم و از همین طریق هم محمد به نیازمندان کمک میکرد ...» آنچه میخوانید بخشی از خاطرات شهید «محمد انصاریان» است که تقدیم حضورتان میشود.
کد خبر: ۵۷۹۷۱۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۸/۲۰
خاطرات جانباز 70 درصد اسدالله آشوری در گفتگو با نوید شاهد
«برادرم به پدرم موضوع جبهه رفتنم را گفت، اما پدر مخالفت کرد. برادرم به پدرم پیشنهاد میدهد برای اسدالله زن بگیرید تا با تشکیل خانواده و بچهدار شدن، رفتن به جبهه را از یاد ببرد. خانواده پیشنهاد زن گرفتن را به من دادند، اما من گفتم زن بگیرم یا نگیرم به جبهه میروم. با این وجود برایم خواستگاری رفتند ...» آنچه میخوانید بخشی از خاطرات خواندنی شهید زنده «اسدالله آشوری» است که تقدیم حضورتان میشود.
کد خبر: ۵۷۹۶۹۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۸/۲۰
خاطرات شهید «احمدیاسی»
مادر شهید «احمد یاسی» از پسرش اینگونه روایت می کند: خاطرم هست ایام عید بود که به همراه بچهها به بی بی حکیمه رفتیم، احمد با ما نیامد و پیش آقا جعفر ماند. از قضا همان روزها آقا جعفر مریض میشود و در بستر میافتد. احمد هم صبح زود...» در ادامه خبر خاطرات این شهید والامقام را بخوانید.
کد خبر: ۵۷۹۶۷۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۸/۲۰
کتاب «سرزمین لالهها» به اهتمام سرهنگ «رضا رکنالدینی» تالیف شده است که به صورت خاطراتی از وی در زمان هشت سال دفاع مقدس میباشد.
کد خبر: ۵۷۹۶۶۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۸/۲۰
خاطرات شفاهی والدین شهدا
مادر شهید «ابراهیم زارعی» میگوید: فرزندم اخلاق خوبی داشت و با همه به خوبی رفتار میکرد. به شهید گفتم صبر کن برادرت از سربازی برگردد بعد به جبهه برو، قبول نکرد و گفت؛ میخواهم داوطلب به جبهه بروم و شهید شوم. همیشه به جادهای که از آن رفت نگاه میکنم، شاید یه روز برگردد.
کد خبر: ۵۷۹۵۸۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۸/۱۹
خاطرات شهید «احمد تنه کار» به نقل از برادر شهید؛
برادر شهید «احمد تنه کار» در بیان خاطرات برادر شهیدش می گوید: او در عین اینكه زحمت زیادی میكشید اما خسته به نظر نمیرسید و از زندگی نمینالید علت این را باید در استقلال او پیدا كرد، او میخواست متكی به خود باشد و برای زندگی كردن از خدا كمک میجست و حركت مینمود.
کد خبر: ۵۷۹۵۴۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۸/۱۸
«آسمان، آبیتر» مجموعه کلیپهای مصاحبه با والدین شهدا، همسران، آزادگان و جانبازان دفاع مقدس استان یزد است. این قسمت از «آسمان، آبیتر» گفتگو با همسر بزرگوار شهید «عبدالمنان جعفری» شهید مدافع سلامت میباشد که سالهایی را با خدمت خالصانه در آموزش و پرورش سپری کرد و سرانجام پس از تحصیل و خدمت در بخش پزشکی تخصص کودکان، در زمان کرونا به شهدای سلامت پیوست. نوید شاهد شما را به دیدن این مصاحبه دعوت میکند.
کد خبر: ۵۷۹۴۹۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۸/۱۶
قسمت دوم خاطرات شهید «مجید شحنه»
مادر شهید «مجید شحنه» نقل میکند: «گفتم: مادرجان! اینجور که معلومه عشق بدجوری افتاده به دلت و ول کُنت هم نیست، بگو کیه تا برم جلو! اشک از چشمانش سرازیر شد و گفت: عاشق امام زمان شدم. چطوری میخوای من رو به مولا برسونی؟»
کد خبر: ۵۷۹۴۷۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۸/۱۶
قسمت نخست خاطرات شهید «مجید شحنه»
مادر شهید «مجید شحنه» نقل میکند: «مجید نشسته بود روی سجاده. دستانش را بالا برده بود و میگفت: الهی العفو! العفو! گریه افتاد. سر به سجاده برد و گفت: خدایا! شهادت رو قسمت من کن! گفتم: خدایا! حالا که این بچه عاشق تو شده من راضیام بره جبهه.»
کد خبر: ۵۷۹۴۱۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۸/۱۵
پایگاه اطلاع رسانی نوید شاهد آذربایجان شرقی، زندگینامه شهید والامقام «مصطفی علیپور قوریچای» را برای علاقهمندان منتشر کرد. شهید علیپور در عملیان پنجوین در اولین روز سال ۱۳۶۵ به مقام رفیع شهادت نایل آمد و پیکرش برای همیشه در آن منطقه مدفون ماند.
کد خبر: ۵۷۹۴۰۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۸/۱۵
به یاد شهدای گمنام؛
پایگاه اطلاع رسانی نوید شاهد آذربایجان شرقی، زندگینامه شهید والامقام «علی پاریاو»، که بعد از اسارت توسط عراقیها، هیچگاه اثری از پیکرش به دست نیامد را برای علاقهمندان منتشر کرد.
کد خبر: ۵۷۹۳۹۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۸/۱۵
«معرفی کتاب»
کتاب «خاطرات شهید کاظم دارابی» مجموعه خاطرات شهید است که به نویسندگی « معصومه دارابی» توسط انتشارات «شیلان» در خراسان شمالی به چاپ رسیده است.
کد خبر: ۵۷۹۳۴۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۸/۱۴
مادر بزرگوار شهید ««محمد ثقفییزدی»، طی مصاحبهای، آمدن چند قطعه از پیکر مطهر فرزندش و شناختن پیکرش از دندان را روایت میکند که شما را به تماشای قسمتی از این فیلم مصاحبه دعوت میکنیم.
کد خبر: ۵۷۹۳۲۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۸/۲۲
در آستانه روز پرستار و سالروز ولادت حضرت زینب(س)، جانباز ۷۰ درصد بصیر، «محمدعلی رحیمیشال»، در گفتگویی گریه کردن پرستار از مجروحیتش در حین پانسمان کردن و دلداری دادن به ایشان با یادآوری ایثار و ازخودگذشتگی قمر بنی هاشم(ع) را روایت میکند که از شما دعوت میکنیم نظارهگر قسمتی از فیلم این مصاحبه باشید.
کد خبر: ۵۷۹۲۶۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۸/۱۶